جدول جو
جدول جو

معنی طبقه ده - جستجوی لغت در جدول جو

طبقه ده
(طَ بَ قَ کَ)
موضعی است از میان درود در فرح آباد مازندران. (سفرنامۀ استرآباد و مازندران تألیف رابینو ص 120 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ بَ سَ)
دهی است از دهستان میان دورود بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در3هزارگزی شمال خاوری ساری بین رود تجن و نکا. دشت، جنگلی، معتدل، مرطوب مالاریائی با 900 تن سکنه. آب آن از رود خانه نکا. محصول آن برنج، غلات، پنبه، صیفی ولبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(بِ قَدِ)
نام موضعی به گرمرودپی در آمل مازندران. (مازندران و استرآباد رابینو ص 113 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
(سَ زَ دِهْ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 9 هزارگزی جنوب دهدز. آب آنجا از چاه و قنات و چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، صیفی. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بَرْ رَ دِهْ)
دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. سکنۀ آن 346 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات و حبوب و پنبه است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کُ شَ دَ / دِ)
که بچه دهد. حیوانی که هنوز قابل زاییدن باشد. (ناظم الاطباء). که نتاج آرد. که بر تواند خوردن
لغت نامه دهخدا
(بِهْ دِهْ)
دهی از دهستان حومه بخش گاوبندی است که در شهرستان لار واقع است و 891 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا